گلبلاگ

درج گلِ پست های وبلاگ نویسان

گلبلاگ

درج گلِ پست های وبلاگ نویسان

راز حق تقدم خانمها در افغانستان

می گویند یک گزارشگر که در زمان طالبان اوضاع زنان در افغانستان را دیده بود، بعد از رفتن طالبان از آن کشور دیدن کرد و از تغییرات اجتماعی اش شگفت زده شد. او قبلاً دیده بود که زنان چند متر پشت سر مردان راه می‏رفتند، اما حالا می‏ دید که زنان چند متر جلو‏تر از مردان راه می‏روند. از یک نفر دلیل این تغییر را پرسید. او گفت: علت این است که در مدت جنگ، طالبان تمام کشور را مین ‏گذاری کردند!


منبع:طنزهای ارمغان زمان فشمی (http://armaghonline.blogfa.com/post/27)


پی نوشت من: الیته فقط یک پارگراف از نوشته ایشان انتخاب شده است.البته ایشان به دلیل درج پست فستیوال لنگها در گلبلاگ از دست ما عصبانی بودند و آرزو کردند هیچوقت پستی از ایشان انتخاب نکنیم ، ولی دل ما دریایی تر از دل طنزپردازانیست که مزاح و طنز و شوخی و دست انداختن و کمی هم تمسخر ملو را حق انحصاری خودشان می دانند.اساسا طنزپرداز در خانه ی شیشه ای نشسته و به سمت مردم سنگ پرتاب می کند.

 

نظرات 2 + ارسال نظر
ارمغان زمان فشمی دوشنبه 18 شهریور 1392 ساعت 14:22

کجای نوشته من نشانه عصبانیتم بود؟ این شمایید که تمسخر را هم به گروه های ملو و غیرملو طبقه بندی می کنید و نوع ملوی آن را مجاز می شمرید. پس راحت می توانید حرف هایی را هم که دوست ندارید، عصبانیت نامیده و از توجه به معنای آن خودداری کنید. از نظر من برای فهماندن این که پوشش کسی بد است، یک نگاه جنس مخالف کافی است و نیازی به این همه نظریه پردازی و تمسخر نیست. ادعای انجام کار نادرستی مثل خندیدن به لباس دیگران به منظور درست شدن یک کار دیگر، درست مثل آن است که بخواهید ابرو را درست کنید و چشم را هم بزنید کور کنید.
البته این حرف ها مهم نیست، شما همچنان به قضاوت خود درباره اخلاق و اعصاب من ادامه بدهید، خدا همه ما را به راه راست هدایت کند.

ارمغان زمان فشمی دوشنبه 18 شهریور 1392 ساعت 08:57

این ژست های روشنفکرانه چیه در جواب یک انتقاد ساده من؟ شما حتی نتونستید بخشی از مطلب من رو انتخاب کنید که خودم نوشته باشم و حکایتی رو نقل کردید که قبلا در اینترنت آمده و من هم به جهت تناسبش با موضوع نوشته ام ازش استفاده کردم. پس آوردن لینک وبلاگ من به عنوان منبع این حکایت مستقل، اصلا درست نیست.
در پی نوشت مطلب تراژدی یک تولد، به نکته درستی اشاره کردید پس لطفا خودتون هم مراعاتش کنید و قبول داشته باشید نوشته ای که ساپورت رو با اون لحن نقد می کنه هرگز تاثیر نوشته ای رو که می تونست خیلی مودبانه تر در این مورد حرف بزنه نخواهد داشت. مزاح و طنز با بی ادبی و هرزه گویی خیلی فرق داره و انتقاد من به انتخاب اون مطلب، اصلا ربطی به اتهاماتی که شما به من وارد کردید نداره. من کی ادعای داشتن حق انحصاری کردم یا عصبانی بودم؟ این قدر راحت آدمها رو قضاوت نکنید.

اوه اوه اوه کلا اعصاب معصاب ندارین ها!
برای هر گردی که حکم گردو نمیدن.اتفاقا بعضیها -که خیلی هم آدمهای مذهبیی نیستند ولی از این مدگرایی افراطی بدون توجه به جنبه های زیباشناسانه و همون " بهت بیاد" خودمون بدشون میاد - معتقدند باید با چشمهای از حدقه دراومده به بعضی از اینا نیگا کرد و حتی با صدای بلند خندید و به بغل دستیت گفت این چرا با جوراب شلواری سابق اومده خیابون و ... . تا متوجه بشن کارشون مث خونه هایی است که تناسبی با بقیه خونه های یه شهر باستانی نداره و ظاهرشو زشت کرده. حرفشون را کاملا تایید نمیکنم ولی گفتم که بدونید اینام هستند بالاخره و حرفشون خیلی هم بیراه نیست بجز اون مسخره کردنه

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.