مرحمت فرموده ما را مس کنید
جمعه 15 شهریور 1392 23:45
دختری با مانتوی تنگ و کوتاه و آرایش خیلی غلیظ و موهای پریشان، قفسه ی کتاب های زبان را نگاه می کرد و مادرش هم (که چادری بود) کتاب های مذهبی را . مادر، با نگاهی شماتت آمیز به دختر گفت : "صدتا کتاب زبان تو خونه داری؛ بیا اقلاً یکی از این کتاب های دینی را نگاه کن، به دردت بخوره." دختر، لبخند نیش داری زد و گفت :...